سید جواد اشکذری | شهرآرانیوز؛ تاریخ هنر کشور پر از هنرمندان برجستهای است که نه فقط در زمان خود بلکه در طول سالها جریان ساز بوده اند. در این تاریخ تعداد هنرمندانی که اولیهای بسیار زیادی را رقم زده و جریان ساز بوده اند کم نبوده است و به طورحتم امیر قویدل، پدر سینمای انقلاب اسلامی، یکی از ستارههای هنر شهرمان به شمار میآید. به مناسبت ۱۷ آبان ماه، سیزدهمین سالروز درگذشت این فیلم ساز، نگاهی کرده ایم به گفتهها و آثار ماندگار او.
شاید نام ابوالفضل غلام حسین زاده به گوشتان نخورده باشد، همه او را با نام امیر قویدل میشناسند. نام او با بسیاری از فیلمهای خاطره انگیز سینما که در دوران کودکی و نوجوانی دیده ایم گره خورده است. بسیاری از فیلمهای او فراتر از نامهای یک کارنامه هنری است و از آثار جریان ساز سینمای ایران به شمار میآید. قویدل یک سینماگر برجسته تاریخ سینمای ایران است که در مشهد به دنیا آمد و در محله سرشور بزرگ شد و رشد کرد.
امیر قویدل درباره زادگاهش در گفت وگوی منتشرنشدهای با نگارنده میگوید: «مشهد یعنی دل. من در این خاک زاده شدم، پرورش یافتم، با امام هشتم (ع) حرفها زدم، آرزوها کردم، نالهها کردم و در نهایت عشق کردم و دل دادم. همیشه به دلم احترام میگذارم و در حفظ اصالتم میکوشم. من خودم را هنوز مشهدی میدانم. این خاک آن قدر به من پاکی و انسانیت داده است که وقتی در تهران قدم میزنم، به خلوت درونی خود فرو میروم که کجای کارم و کجا دارم راه میروم. چون مشهد به خاطر حرم و مردمش همیشه برایم خاطره انگیز بوده است.»
زنده یاد قویدل در سال ۴۳ که ۱۷ سال داشت، کارش را در تئاتر مشهد با کارگردانی نمایش «کافه ماناواس» در دبیرستان هدایت آغاز کرد و در ادامه نمایشهای بسیاری را روی صحنه برد که از شاخصترین هایشان میتوان به بازی و کارگردانی او در نمایش «وقتی خورشید طلوع میکند» اشاره کرد. او در گفت وگویی که درکتاب «صدسال تئاتر مشهد» منتشر شد، درباره فعالیتش در تئاتر این شهر گفته است: «ما گروههای تئاتری خوب و قویای در مشهد داشتیم.
بسیاری از هنرمندان بزرگ امروز، چون فریدون جیرانی، غلامرضا موسوی، مهدی صباغی، رضا صابری، محمد مطیع، داریوش و انوشیروان ارجمند دور هم جمع میشدیم و فعالیتهای گستردهای هم در این زمینه انجام میدادیم. آن زمان جوان و جویای نام بودیم و میخواستیم کاری انجام بدهیم که کارستان باشد، اما بعد از مدتی به این تفکر رسیدیم که این جایگاهی که الان داریم جای پرش نیست و بهتر است در فضای بزرگ تری به رشد و شکوفایی برسیم.»
زنده یاد قویدل در دهه پنجاه صحنههای تئاتر مشهد را ترک و برای همیشه به تهران مهاجرت کرد. او علت مهاجرتش از مشهد به تهران را مربوط به تمرکز امکانات در تهران دانسته است: «بدون شک هیچ هنرمندی -از جمله من- نمیخواهد دیار مفاخری، چون فردوسی و اخوان ثالث را ترک کند. همه ما هنرمندان علاقه مندیم در شهر خودمان فعالیت کنیم، اما برخی هنرمندان از بد حادثه مجبور به مهاجرت شده اند و بیشتر برای ادامه تحصیل و طبق وضعیت خانوادگی در تهران زندگی میکنند و برخی هم به دلیل تمرکز امکانات است که جذب این شهر شده اند.»
او بعد از مهاجرتش به پایتخت، در پشت صحنه فیلمهای بسیاری فیلم سازی را آموخت. نخستین فعالیت سینمایی او فیلم نامه نویسی و دستیاری کارگردان در فیلم «مرگ در باران»، ساخته ساموئل خاچیکیان، ملقب پدر سینمای دلهره ایرانی بود. او در ادامه، دستیاری این فیلم ساز بزرگ سینمای ایران را هم در فیلمهای «اضطراب» و «کوسه جنوب» ادامه داد. او در همان سال فیلم نامه «امشب اشکی میریزد» را نوشت که توسط منوچهر مصیری ساخته شد.
این هنرمند فقید سالها به عنوان مشاور کارگردان، نویسنده و طراح صحنه در سینما فعالیت داشت. او در سالهای نخستین پس از انقلاب ۱۳۵۷ پرکار بود و آثار بسیاری خلق کرد. قویدل از اولین فیلم سازان مشهدی و کشوری است که به سمت سینمای داستان گو با محوریت انقلاب اسلامی رفت. او با «خونبارش» در سال ۱۳۵۹ شروع کرد، با «برنج خونین» در سال ۱۳۶۰ ادامه داد و با «ترن» در سال ۱۳۶۶ به اوج رسید.
جواد علیزاده، فیلم ساز مطرح مشهدی، در این باره میگوید: «سینمای انقلاب اسلامی پس از پیروزی انقلاب نطفه اش شکل گرفت و کارگردان ها، فیلم سازها یا تهیه کنندگان سینما شروع به ساخت فیلم کردند. «خونبارش»، اثر امیر قویدل، و «سرباز اسلام»، اثر امان منطقی، جزو اولین فیلمهای سینمای انقلاب اسلامی بودند. این دو را میشود سردمدار یا اولین ساختههای پس از انقلاب اسلامی -که اکران عمومی شدند- معرفی کرد.»
ساخت آثار سینمایی در عرصه انقلاب اسلامی در مشهد آغاز شد و به اوج رسید و علاوه بر آثار مرحوم قویدل فیلمهای دیگری هم از سوی سینماگران مشهدی ساخته شد که مشهد را در سینمای ایران بر قله رفیعی قرار داد. در این دهه و در این وضعیت، نسل جدیدی در کنار سینماگران قدیمی در دهه پنجاه داشتند در مراکزی ازجمله مرکز آموزش تئاتر سینما به مدیریت دکتر لطفی مقدم آموزش فیلم سازی میدیدند.
غلامرضا موسوی، فریدون جیرانی و مهدی صباغ زاده، سینماگران برجسته کنونی، هنرجویان آن زمان بودند که در کنار بیژن امکانیان، با تأسیس دفتر سینمایی مستقلی فیلم کوتاه میساختند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آنها با نگرشی انقلابی به سمت تولید فیلم بلند سینمایی رفتند. فیلمهای سینمایی «آفتاب نشین ها» در سال ۶۰ و «پرونده» و «سناتور» در سال ۶۲ به کارگردانی مهدی صباغ زاده در این حلقه سینمایی ساخته شدند.
هنرمندان دیگری هم بودند که در این عرصه گامهایی برداشتند، اما حرکت این سینماگران مشهدی هیچ گاه تکرار نشد. فیلم سازی مشهد در فازهای محتوایی ریل گذاری شد و حرکت کرد، اما هیچ گاه به «ترن» نرسید و همیشه پرونده اش برای اهالی سینمای مشهد ماندگار ماند.
بدون شک «ترن» این سینماگر مشهدی از آثار ماندگار سینمای انقلاب اسلامی به شمار میآید. قویدل در سال ۶۶ با ساخت «ترن» نامش را در سینما تثبیت کرد و توقع مخاطبی را که با سبک و نوع سینمای او آشنا شده بود، بالا برد. بعد از این فیلم بود که نام قویدل با نام «ترن» برابر شد.
علی مقدسی، مدرس و منتقد مشهدی سینما، درباره فیلم «ترن» به شهرآرا میگوید: «این ساخته قویدل از فیلمهایی است که به وقایع دوران انقلاب میپردازد و او با ساخت «ترن» خودش را در سینمای ایران جاودانه کرد. «ترن» از فیلمهای خوش ساختی است که در اوایل انقلاب با موضوع مبارزات مردم ساخته شد و مردم نیز از آن استقبال کردند.
این فیلم تاکنون چندین بار از تلویزیون پخش شده و جالب اینجاست که پس از هربار نمایش، منتقدان درباره آن مطلب نوشته اند و ویژگیهایی را که این فیلم به عنوان یک اثر کامل از آن برخوردار است بررسی کرده اند. «ترن» یک سال هم به عنوان بهترین فیلم انقلابی معرفی شد. مرحوم قویدل با ساخت این اثر نشان داد که فیلم ساز قابلی است، تصویر را میشناسد و میداند قصه اش را چگونه در سینما بیان کند تا مخاطب با او همراه شود، از دیدن فیلم لذت ببرد و مهمتر اینکه تحت تأثیر قصه فیلم قرار گیرد.»
مرحوم قویدل دو فیلم و سریال «میرزا کوچک خان» و «سردار جنگل» را در وصف زندگی و مبارزات این انقلابی اوایل سده جاری ساخت که هنوز هم از بهترین آثار تاریخی سینمای ایران محسوب میشوند. او در سال ۱۳۶۴ یک بار دیگر با استادش ساموئل خاچیکیان همکاری کرد و صحنههایی از فیلم «عقاب ها» را که به دلیل بیماری خاچیکیان ناتمام مانده بود کارگردانی کرد.
«دل نمک»، «گالان»، «بندر مه آلود»، «رخساره» و سرانجام «دوستی از جنس آتش» فیلمهای بعدی این کارگردان توانای سینمای ایران بودند که البته آخرین آنها چندسال پس از درگذشت وی اکران عمومی شد. مجموعههای تلویزیونی «دایره تردید»، «ستاره سهیل»، «فوق سری»، «شب چراغ»، «روح مهربان» و «گریه کن سرزمین من» از دیگر آثار زنده یاد امیر قویدل به شمار میآیند.
رضا سلیمان نوری، کارشناس ارشد ایران شناسی و خراسان پژوه، درباره جایگاه این هنرمند فقید میگوید: «قویدل در طول ۳۵ سال فعالیت هنری خود، اثرات خوبی بر سینمای ما گذاشت. او یک حرفهای تمام عیار بود که به عنوان کارگردان به تخصصهای مختلف سینما احترام میگذاشت. او استاندارد سینما را بسیار قوی نگه داشت و با تن ندادن به سینمای موجود خود را متفاوت کرد.
در ذهن او، بیش از آنکه ایده اهمیت داشته باشد راههای بیان آن اهمیت داشت. بسیاری از اهالی سینما او را کارگردانی میشناختند که تلاش میکرد سطح استاندارد سینمای ایران را ارتقا ببخشد. فیلمهای او همواره از حیث تکنیکی و فناورانه، حساب شده و دقیق بود. رعایت استانداردهای فیلم سازی در آثار قویدل به حدی بود که برخی او را کارگردانی صاحب سبک میدانستند و فیلمهایی را که حال و هوایشان به آثار قویدل نزدیک بود به عنوان فیلم قویدلی میشناختند.»
امیر قویدل در ۱۷ آبان ۱۳۸۸، در سن ۶۲سالگی به علت بیماری کلیوی درگذشت. او بسیار علاقهمند بود در توس دفن بشود، در کنار اخوان ثالث، در کنار حکیم فردوسی. او در گفت وگویی با شهرآرا گفته است: «من بهشت رضا (ع) یا بهشت زهرا (س) و هر بهشت دیگری را دوست دارم، اما کنار فردوسی را به همه این بهشتها ترجیح میدهم.»
این شاید آخرین خواسته قویدل از مسئولان فرهنگی بوده است، اما این خواسته اش به وقوع نپیوست و در تهران به خاک سپرده شد.